مهمون داریم چه مهمونی

نمی‌دونم گفتم بچه که بودم حدود ۳-۴ ساله به خاطر کلیه م مریض بودم یا نه

ولی خب فرض رو بر این می‌زاریم که گفتم و چنتا فکت میدم

یکی اینکه بیمارستان امام خمینی یا همون مرکز طبی کودکان بودم

یه دختری تو اتاقم بود به نام س که ۶ ماهه دنیا اومده بود و اون یکی قلش مرده بود

دختر اونو مامانم تقریبا زنده کرد توی اون بیمارستان خراب شده بی صاحب

و اینکه ما الان رفت و اون خونوادگی داریم

خب امروز اومدن خونمون :)

عاقا خیلی دوسشون دارم اصلا

راستی به مامان س میگم خاله بوقی :)))))

اما اینبار یکی همراشون بود که خب گفتم دختر خاله-دایی-عمه-عمو س هستش اما نبود :/

عمه ش بود

اصلا با ادبیات بزرگتر کوچیک تری حرف نمی‌زنم کاملا خودمونی حرف میزدم که دیدم س یهو گفت عمه :/

خب نمیشد زودتر بگید؟ :/

منم مثلا خیلی کول و از این حرفا همون‌جوری ادامه دادم -_-

خیلی بیبی فیسه :\

فکر کنم بترکونه ۳-۴ سال بزرگتر باشه ولی بازم برای برخورد اول توی این سن ضایع بود :|

ولی خب خیلی خوب شد که اومدن :)))))

پ.ن:

الانم من به خونواده میگم میام مسافرت میگن نمی‌خواد :[

۲ لایک :)
خب بقیش هم بگین

بقیه نداره

:))

D:

آمانیتا موسکاریا🍄 ۰۶ فروردين ۹۷ , ۰۹:۵۱
این که منم وقتی ٣-٤ ساله بودم مشکل کلیوی داشتم و بخشی از دوره ی درمانم رو توی بیمارستان امام خمینی بستری بودم (بیشترش رو بیمارستان مفید:/) چون مامانم از پرسنل امام خمینی بود :دی

منم یه دوره کوتاهی اونجا بودم

الان این بابای س تعریف میکنه میگه بابام اون موقع از جلوی در به حراست گیر میدااااااااااااااااااااااااااااااااااااااد تااااااااااااااا دم در اتاق بعد زورشون به بابام نمیرسید اون بنده خدارو راه نمیدادن تو D:

:)

:)))))

آمانیتا موسکاریا🍄 ۰۵ فروردين ۹۷ , ۱۷:۰۷
خیلی عجیبه!
شایدم جالبه :دی

چی؟

:))))

محسن رحمانی ۰۵ فروردين ۹۷ , ۰۹:۱۲
دههه خاله بوقی چیه ؟

مامان س :)

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
کیستم؟

مثلا دانشجو!!!

ایناستاغارام:
_.dark.mh._
----------------------------------------
شاید به قول معلممون یه المپیادی بد بخت، به حقیقت یه کله خراب D:
----------------------------------------
میجنگم.
بردم، میسازم.
باختم، ساخته میشم.
----------------------------------------
به رهایی یک رویا و به ایستایی یک واقعیت
----------------------------------------
عاقل تر از آنیم که دیوانه نباشیم
----------------------------------------
توی پشت صحنه دنیای ما/خوبی و بدی میمونه یادگار/زندگی برای ما یه خاطره س/از تموم آدمای روزگار
----------------------------------------
ما زنده به آنیم که آرام نگیریم/موجیم که آسودگی ما عدم ماست
----------------------------------------
به نام خدایی که هست من است/گچ اکنون دوباره به دست من است
----------------------------------------
یه احمق به تمام معنا 😎
رفیقام :)
:)طراح قالب : داداش عرفان قدرت گرفته از بلاگ بیان