چقدر چسبید عاقااااا :)))))

همون‌جوری که صب گفتم رفتیم نمایشگاه

اول بگم جاتون خالی کلی چسبید

بعد شروع کنم به نوشتم :»

از در خونه رفتم بیرون آب ریخت کفشم خیس شد :/ دوباره رفتیم کفش مفش عوض کردیم ورفتیم

رفتم پوریا و امیرحسین رو برداشتم و رسیدیم مصلی آقامون 

یه ذره نشستیم تا لشکر صاحب الزمان (محیا، جغجغه، تمنا، خاله محیا و یکی از رفیقای بازم محیا بیان.. )

اومدن دیگه واقعا جاتون خالی اولش تا یخ یک وا شد یکم طول کشید ولی بعدش دیگه همه پایه

همه عااااا

بعد ویران کردیم اونجا از ایستگاه گیری و سر کار گذاری و جنگ و دعوای خودمون خنده ها خرید ها حتی گیر دادن گشت و فرار و اینا بگیرییییییید عاقااااا هر غلطی که فکرشو بکنید

این جغجغه خانوم میخواست عکس بندازه و کرم من گل کرده بود :))))

هی دست مو میگرفتم جلوش یه حاجی اومد رد شه

امیرحسین: حاج اقا چقد قشنگه

من: حاجی این داره عکس میندازه بیا باهاش عکس بنداز

حاج عاقا در حال درست کردن قلب و غنچه کردن لبا داشت می‌رفت که متاسفانه ندید در بسته است 😂😂😂

یه حاج آقای دیگه پیدا کردیم

امیر حسین: حاج اقا مسئلتن

حاجی: بفرما گل پسر

من: معلومه حاجی پایه س

حاجی: بعله بعله حالا بفرما پسرم

امیر حسین: حاج اقا الان اگه یه پسر و یه دختر با هم برن بیرون اشکالی دارع؟

[حاجی یه نیگا به اکیپ کرد]

حاجی: عزیزم شما عشق و حالتو بکن 

من: ماشاالله حاجیییییییییی

حاجی: فقط سعی کنید صیغه کنید بهتره

من: حاجی یه درصد فکر کن بابای طرف بزارن (جغجغه پیشم بود)

حاجی: الان طرف ایشونه؟

من: حاجی این عشق من(اشاره به امیر حسین) اینجاست نباید این حرفارو بزنی که...

خوشت میاد جلوی زنت بپرسم زن نمیگیری؟

[قهقهه حضار]

حاجی: اگر دختر عاقل و رشید باشه اجازه پدر هم نمی‌خواد

من: ایول حاجی...اونجا رو نیگا ۳تا رشید دارن میان

[امیر حسین منهدم شد]

حاجی چنتا شوکولات داد جغجغه نگرفت بعد نصف کردم نصفشو دادم بهش یهو همراه حاجی گفت این دیگه حروم میشه ها کار از بی حسی میگذره

من: چرا مومن؟ :/

اون: خودم دیدم گاز زدی

من: میخوای شما بخور؟

اون: نه ممنون -_-

من: حاجی مرجع میشی؟ :/

-چرا؟

+هم صیغه رو حلال کردی هم دوست دختر/پسر داشتنو

یه جورایی می‌خوام مثل رضا مارمولک بهت ایمان بیارم...

-😂😂😂😂

شمارش رو گرفتم

+حاجی تلگرامم داری؟

-چرا نداشته باشم؟

+بیخیال حاجی پس چجوری میری توش؟!

-میرم دیگه

امیر حسین: حاجی vpn بازه باوووو

+دیگه وقتشه ایمان بیاریم بهش😂😂😂

-ما جذب حداکثری میکنیم

+به شخصه دفع ۱۰۰ درصدی میکنم

:/

دیدم بچه ها منتظرن

+باشه حاجی خدافظ

-یا علی

+حاجی گوش به زنگ باش خبر دادم زود بیا صیغه رو جاری کن😂

-چشم چشم

۵ لایک :)
عاشقتم:-D 

D:

کیف کن

عجب حاج اقای پایه ای😂

خیلییییییییی :))))

👑هــَمــٰزاٰد ... ۱۳ ارديبهشت ۹۷ , ۲۳:۲۸
همون بهتر ننوشتی اونوق بیشتر خستم میشد خخ

بیشتر خسته نباشی خا :)))))

👑هــَمــٰزاٰد ... ۱۳ ارديبهشت ۹۷ , ۲۳:۰۷
طولانیع ....
میام میخونم نظر کارشناسی میدم 
میدونی کع خستمع😁

تازه آب بازی ها و اینارو ننوشتم

حله
خسته نباشی

:)))))))))
همش منتظر بودم حاجی از حلق آویزونت کنه:)))

منم منتظر بودم دروغ چرا😂

سیّد محمّد جعاوله ۱۳ ارديبهشت ۹۷ , ۲۲:۲۱
سلام

علیک

یا علی :/

علی یارت :)

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
کیستم؟

مثلا دانشجو!!!

ایناستاغارام:
_.dark.mh._
----------------------------------------
شاید به قول معلممون یه المپیادی بد بخت، به حقیقت یه کله خراب D:
----------------------------------------
میجنگم.
بردم، میسازم.
باختم، ساخته میشم.
----------------------------------------
به رهایی یک رویا و به ایستایی یک واقعیت
----------------------------------------
عاقل تر از آنیم که دیوانه نباشیم
----------------------------------------
توی پشت صحنه دنیای ما/خوبی و بدی میمونه یادگار/زندگی برای ما یه خاطره س/از تموم آدمای روزگار
----------------------------------------
ما زنده به آنیم که آرام نگیریم/موجیم که آسودگی ما عدم ماست
----------------------------------------
به نام خدایی که هست من است/گچ اکنون دوباره به دست من است
----------------------------------------
یه احمق به تمام معنا 😎
رفیقام :)
:)طراح قالب : داداش عرفان قدرت گرفته از بلاگ بیان